[اون مافیای منه]p11

[اون‌مافیای‌منه]p11

ا.ت ویو
رفتم رو مبل نشستم و شروع کردم به خوردن و فیلم دیدن که از طبقه بالا اون یارو (کوک)

اومد پایین و رفت پیش اجوما و با یه قهوه تو دستش رفت نشست پشت میز غذاخوری و سرش و کرد تو گوشیش و منم رفتم تو گوشیم..

-هوی تو(سرد)
+من؟
-اره بیا اینجا
+من اسم دارم! اسمم ا.تس
-هرچی ‌.
پاشدم رفتم پیشش
-خودتو اوردی؟ خودتو میخام چیکار گوشیتو بیار
+برای چی؟
-انتظار نداری اجازه بدم تو خونه من گوشی دستت باشه که
+ می‌ترسی لوت بدم که مافیایی؟(نیشخند)
-اونوقت تو باید بترسی نه من..
+گوشی یه چیز شخصیه
-من تورو خریدم و همه چیت مال منه پس میدیش به من.
لجم گرفته بود که اونطوری حرف زد.. یعنی چی که منو خریده.. حالا حتما باید به روم بزنه! پووفف
-اوکی خودم برش میدارم.

پاشد رفت سمت مبل و گوشیمو گرفت منم دوییدم سمش که گوشیمو از دستش بگیرم که پام لیز خورد (زمینش فرش نداره🗿) و افتادم روش و اونم افتاد رو مبل.

تو چشمای هم زل زده بودیم.. هیچ حسی تو نگاش نبود..پوفف مگه چه حسی باید باشه :/

-نظرته از روم بلند بشی یا میخای ادامه بدیم؟(نیشخند).
بلند شدیم
+ ببخشید.. مرتیکه منحرف(زیرلب)
-چیزی گفتی؟
+ نه هیچی..م..من دیگه میرم کمک اجوما.

کوک رفت و منم رفتم پیش اجوما





لایک و کامنت و فالو یادت نره عسیسم 🗿❤️🤝🏽